Articles

یَومُ التقلّب

In کشکول on نوامبر 29, 2011 by مفیستو


مطلب زیر سند مکالمه خصوصی یکی از فرشتگان مقرب با پروردگار است که توسط ویکی لیکس افشا شده. از آن جا که خداوند قادر به شنود ذهن مخلوقات است، افکار این فرشته مجهول الهویه در کروشه قید گردیده:


  • شمارش اعمال به کجا رسیده؟
  • وضعیت مان تعریفی نداره آقا. شیطان و دار و دسته اش خیلی از ما جلوترند. [چی انتظار داشتی؟ ریدیم]
  • از اول هم موکد سفارش کردیم. این شیطان اگر با قاطعیت رد صلاحیت شده بود، حاکمیت هم بالطبع یک دست می شد. منتها مسوولین التفات نکردند.
  • عفو بفرمایید خدایا. [زر می زنه فقط. چی کار کنم؟ هیچ پرونده ای ازش نداشتیم خب]
  • برای حفظ نظام کاینات، صحنه سازی هم نوعی جهاد است.
  • [خفه مان کردی با این حفظ نظام] طبق منویات شما ما جریان موسوم به سجده به انسان را طراحی کردیم، و با همان بهانه هم این عنصر معلوم الحال [بدبخت] را از هیات دولت کاینات اخراج کردیم.
  • طیب الله.
  • بعد هم در تمامی کتاب های زنجیره ای آسمانی علیه اش جوسازی کردیم. ولی باز هم آتو نداد. دریغ از یک تکذیب، مصاحبه، یا یک خط بخواد جواب بده، ابدا. [کلا کار سیاسی را.. این که بد نیست. بگذار تو روش بگم] کلا کار سیاسی را ول کرد رفت سراغ فرهنگ سازی.
  • علی ای حال، نباید این جریان از نتیجه سنجش اعمال مطلع گردد. متذکر بشوید که سیستم اس ام اس قطع شود. نماینده های شیطان از سر صندوق ها اخراج شوند. یک گروه از نیروهای خودی معین گردد برای نظارت بر شمارش اعمال.
  • روحانیت را بگذارم قربان؟ [بگو نه، بگو نه، بگو نه..]
  • این آقایون آخوند ها را بنده مکررا به عزرائیل حکم کایناتی دادم که مرگشان را به تاخیر بیاندازد. آن هم خارج از روال معمول. که چه بشود؟ که برای نظام تبلیغ بکنند. اما الان وضعیت این چنین است. غرض این که این ملت بدتر منحرف شده است از این که تسلیم مشیت ما بشود.
  • [دمت گرم] در این صورت..
  • اجازه بدهید بنده عرایضم خاتمه نیافته. جنابعالی بفرمایید نتیجه اعمال در خانه خودمان به چه منوال است؟
  • [لکن عرایضتان تمام شد؟] اتفاقا توی مناطق مذهبی آن ها خیلی از ما جلوترند.
  • جهاد تبلیغاتی باید می شده، من باب مثال عرض می کنم، اگر این کتاب های آسمانی مصور سازی می شده، یا حتا رنگی. یا صدقات نقدی به اقشار مستضعف اگر می شد، به پابرهنگان، یا ستادهای مساجد را اگر گسترده تر…
  • نه قربان، این ها ظاهرا نتیجه عکس داشته. این شیطان تبلیغاتش ساده و درگوشی بوده، توی دل مردم جا باز کرده. [تازه این همه امکانات هم نداشته. آقا از رگ گردن به ملت نزدیک تره، آخر هم کسی تره خرد نمی کنه براش]
  • باید بای نحوٍ، آمار جهنمی ها کم بشوم. از مسوولین ذیربط استعلام کنید که اگر حق الله را عفو بکنیم، اختلاف چه می شود؟
  • چشم قربان. [خیلی عقب تراز این حرف هاییم. فایده نداره]
  • ضمنا یک بودجه ای برای اجابت دعا تخصیص شده بود، لکن بنده او را در یک حساب امن پس انداز کردم. فی الفور یک سری کمیته حل اختلاف تشکیل بشود، از آن حساب هم بپردازید به شاکیان تا حق الناس ها را رَضایت بدهند. عجالتا..
  • [گوش نمی ده که] قربان..
  • یک باند اضافه هم برای پل صراط احداث بشود.
  • [ای بابا] قربان..
  • سادات هم فراموش نشود که هدایت بشوند به بهشت. بالاخره فامیل اند، می خواهند صله رحم کنند. جمعیتشان هم بالاست شاید اختلاف مان کم بشود.
  • قربان..
  • یا شفاعت. شرایط شفاعت را..
  • قربان. [یک دقیقه گوش کن خب]
  • چیه؟
  • [چه جوری بگم حالا؟] متاسفانه قربان فایده ندارد. خیلی عقبیم.
  • قربان؟ حالتان خوبه؟ [خاک تو سرم شد، قلبش گرفت انگار]
  • خوبم، فقط یک مقدار این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه دار کرد. یک کنفرانس مطبوعاتی تدارک بشود که جام زهر را بنوشیم و پیروزی شیطان را تبریک بگوییم.
  • قربان عرض من این نبود. [حالا آس مان را رو می کنیم. دیری دیریم]. قربان هنوز یک راه حلی برامان مانده. [حالا هیچی نمی گم تا خودش از کنجکاوی بپرسه]
  • احسنت. ماشالله. ادامه بدهید.
  • [اهم] قربان چند تا روح از اموات سپاه داریم که مسولیت بازوجویی ها در جهنم را به شان سپرده بودیم؛ این ها حاضرند نتیجه را به نفع ما تغییر بدهند. پرونده ها شان را نگاه کردیم، سوابق خوبی توی این زمینه دارند.
  • راه حلشان چیه؟
  • مثل اینکه کودتا می کنند، بعد به طرف مقابل به اتهام کودتا دستگیر می کنند. واقعیتش من خیلی سر در نیاوردم.
  • نظر این ها به نظر بنده نزدیک تر است. سریع تر این فتنه را خاتمه بدهند.
  • ام. راستش قربان، می خواهند در ازاش قرار دادهای توسعه بهشت را بدون مناقصه با آن ها واگذار کنیم. [قبول نمی کنه]
  • من، جهان ناقابلي دارم، جسم هم که ندارم و اندك زمینی در بهشت. همه اينها رو من كف دست گرفتم، در راه رستگاری بندگان فدا خواهم كرد.
  • [تکبیر]


5 پاسخ to “یَومُ التقلّب”

  1. مثل هميشه عالي …و شايد از هميشه هم بهتر نوشتي .اورين اورين

  2. عالی!

  3. خیلی جالب بود

  4. غیلی هم غوب !! ژما بلاگ هم مینویسی ؟؟

  5. پسند بود

بیان دیدگاه